بیانیه حافظان تکصدایی و تبعیض / حیدر بیات
بیانیه حافظان تکصدایی و تبعیض / حیدر بیات
هشتصد نفر از حافظان سنت تکصدایی و تبعیض با عنوان روشنفکر نامهای را امضا کردهاند که خلاصهاش این است: پزشکیان فقط حق دارد در خانه با دخترش ترکی حرف بزند و ترکها در حوزه عمومی راجع به هویت و زبان خود چیزی نگویند. با عدهای از امضاءکنندگان نامه کاری ندارم که شاید واقعا به زعم نیکسیرتی و میهندوستی و عدم وقوف بر جوانب امر نامه را امضا کرده باشند. اما تهیهکنندگان آن متن به زعم خود از چیستی اهداف خود آگاهند.
تهیهکنندگان نامه میدانند که بدون حضور پزشکیان و ادغام رنگ هویتهای اتنیکی (قومیتی) انتخابات در ایران شکل نمیگرفت. یعنی بعد از جریان تک صدایی حاکم بر انتخابات در دوره انتخاب رئیسی و بعد از ماجرای «زن، زندگی، آزادی» برگزاری انتخابات با تکیه بر جریانهای ورشکسته اصولگرایی و اصلاحطلبی ممتنع بود و فضای انتخاباتی شکل نمیگرفت و کشور در شرایطی نبود که بتواند بدون شکل گرفتن یک صحنه انتخابات حداقل نیمه رقابتی از بن بست موجود کورهراهی به آینده بگشاید. حضور پزشکیان یا به عبارت بهتر اجازه حضور پزشکیان در انتخابات این بنبست را گشود و فضای نیمه انتخاباتی و نیمه رقابتی شکل گرفت.
طبیعتا از لوازم حضور پزشکیان در قدرت، تداوم گفتمان انتخاباتی او از جمله حضور قومیتها در حوزه عمومی است و این میثاق نانوشتهای بین نظام و رایدهندگان است که در بستر زمانی خاص خود منعقد شده است. اینک امضاکنندگان نامه میخواهند که این میثاق شکسته شود. گیریم که در این امر موفق شدند؛ در انتخابات بعدی چه کاری میخواهند انجام بدهند؟ در بنبستهای بعد به کدام معبد دخیل خواهند بست؟ آیا حافظان سنت تبعیض و تکصدایی آن قدر توان و پتانسیل دارند که بتوانند کشور را با بخشنامههای فرمایشی و انشاهای رومانتیک «وحدت همه به نفع ما» به سوی توسعه پیش ببرند؟ آیا آنان واقعا به مشارکت دهها میلیون ترک، کرد، عرب، بلوچ و... برای توسعه کشور نیاز ندارند؟
به نظرم تهیهکنندگان متن نامه بیشتر از من به رموز سیاستورزی و کشورداری آگاهند، اما دغدغه آنان بیش از آنکه توسعه کشور باشد دشمنی کور با ترکان و دیگر اتنیکهاست. آنها دچار ایدئولوژیزدگی شدهاند و ایدههای خود را فراتر از مصالح کشور و منطقه میدانند. اما خبر بد برای آنان این است که این نسل دیگر در بین سیاه و سفید سرگردان نیست و میداند که عظمت یک ارکستر وابسته به تنوع سازها و صداها و هماهنگی موجود بین آنهاست. / حیدر بیات
حمله رسمی نژادگرایان آریاپرست مشهور و دیکتاتوری فرهنگی علیه رنگین کمان فرهنگی کشور و دولت پزشکیان
اسامی این نژادپرستان را به خاطر داشته باشید!
هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از تاریک الفکران زبانسالاران فارسی محور و مخالفین حقوق زبانی و فرهنگی غیر فارسها و نگرانی از بیداری ملتهای ایرانی در قالب بیانیه فاشیستی منتشر شد.
در این بیانیه مفصل که با بیانی تحریف شده، اشرف المخلوقات و خود برتر پنداری با رگه هایی از تفکرات تبلیغی دوران پهلوی و پرورده های همان سیاست یکسان سازی نوشته شده است، به برخی از رخدادهای هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
ذیل بیانیه به ترتیب حروف الفبا، امضای شخصیتهای آریاپندار دانشگاهی، هنری، رسانهای و سیاسی چون عباس آخوندی، ژاله آموزگار، محمد آمره، اکبر ایرانی، کوروش احمدی، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، مجتبی برزویی، مرضیه برومند، احمد بستانی، رخشان بنیاعتماد، محمدعلی بهمنی قاجار، کاوه بیات، محمدرضا پاسبان، سعیده پراش، ناصرالدین پروین، نصرالله پورجوادی، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، کیخسرو پورناظری، داریوش پیرنیاکان، مجید تفرشی، افشین جعفرزاده، محمد جعفری قنواتی، علی جنتی، منوچهر جوکار، هادی حیدری، محمد خزایی، کامروز خسروی جاوید، علیاصغر دادبه، محمد درویش، داود دشتبانی، علی دهباشی، گودرز رشتیانی، محمد جواد روح، اشکان زارع، زاگرس زند، علیاشرف صادقی، ابراهیم صحافی، پیمان عارف، حامد عامری گلستانی، مسعود عرفانیان، عقاب علیاحمدی، موسی غنینژاد، نعتالله فاضلی، حبیباله فاضلی کرمانشاهی، محمد قوچانی، حامد کاظمزاده ایرانشهر، احمد کاظمی، رضا کدخدازاده، میرجلالالدین کزازی، الهه کولایی، جمشید کیانفر، زهرا گویا، علی گنجیان خناری، علی مصفّا، محمد مطلق، حکمتالله ملاصالحی، احسان منصوری، یدالله منصوری، میر طاهر موسوی، مصطفی نصیری، علی نظری، حسین نورینیا، مهدی هداوند، ناصر همرنگ و احسان هوشمند دیده میشود.
آذربایجان ادبیاتی، تاریخی و اینجه صنعتی