بیانیه ی تحلیلی جمعی از دموکراسی خواهان آذربایجان به تعلیق سیاست تن نخواهیم داد

مورخه ۲۶/۱/۱۴۰۴

بحرا های فراگیر، انتخاب های دشوار

مردم ایران روزگار سختی را پشت سر می‌گذارند. انباشت چندین دهه بحران‌های مختلف در تمامی سطوح از مسائل اقتصادی گرفته تا مسایل زیستمحیطی، ما را به مثابه یک هستی اجتماعی درهم تنیده، در برابر انتخاب‌های دشوار قرار داده است. از سویی بی‌اعتنایی به مطالبات جمعی یک ملت متکثر، مقاومت در برابر دگرگونی‌های اجتماعی، و بی‌اعتمادی ساختاری به تنوع فرهنگی، کشور را به سوی انسداد بیشتر و واگرایی سوق داده است.از طرف دیگر نگرش تهدیدزا به مناسبات بینالمللی، ایران را بیش از هر زمانی درمعرض خطر تهاجم خارجی و یا فروپاشی داخلی قرار داده که امیدواریم با تعاملی خردمندانه، بردبارانه و هم‌گرایانه حل شود.

افق سیاسی ما از گذشته تا به امروز ما جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان با آگاهی از انواع بحرانهای فراگیر ایران که ریشه در سیاستهای نادرست چندین دهه‌ی یگذشته دارد و قبال دراین باره مواضعمان را صریحا ً بیان کرده‌ایم، مخالف قاطع با هرگونه پروژه براندازانه خطرناک و ویرانگر هستیم. به عقیدهی ما مهم است روشنفکران، فعالان سیاسی و به‌ویژه مردم ما اسیر این قطبی‌سازی و سیاست-یا با ما، یا برعلیه ما-نشوند، چراکه نتیجهای جز ترویج افکار ارتجاعی ندارد. براین اساس معتقدیم برای تامین منافع مردمان متکثر ایران، باید از تمام ظرفیتهای موجود در دولت و جامعه بهره برد.

ما ضمن پایبندی به حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران معتقدیم، تحقق این امرتنها با بازخوانی و بازتعریف از هویت ملی و ایران برپایهی تکثر و تنوع ممکن است. آنهم وقتی‌که گفتمان مسلط از هویت ملی، ایران را نه به مثابه فضایی مشترک برای همزیستی، بلکه به یک ایدهی نژادی/آریایی و زبانی/فارسی فروکاسته و تبعیض، نابرابری و محرومیت مردمان پیرامونی شده اعم از ترک، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و دیگران را بنیان گذاشته است و به جای گفت و گو اغلب به سیاستهای انکار، سرکوب و ستیز پناه می‌برد. از اینرو قویا ً باور داریم بازآرایی ایران در یک هئیت دمکراتیک و عاری از تبعیض و نابرابری مستلزم توسعهی متوازن، پایان تک‌زبانگی و تمرکززدایی از قدرت است.

پزشکیان پایان تعلیق سیاست و روایت تک صدایی از ایران

از نگاه ما، انتخابات اخی رریاستجمهوری هر چند با معیارهای یک انتخابات آزاد و منصفانه فاصله داشت و مشارکت زیر پنجاه درصدی نشان داد که اکثریت مردم نسبت به بخشی ازسیاستهای پیشین نظام بی‌اعتمادند و از آن ناراضی‌اند، با این حال عاملیت سیاسی آذربایجان و دیگر مردمان پیرامونی شده پیروزی دکتر پزشکیان در این انتخابات را ممکن ساخت.ِ البته صراحت لهجه‌ی پزشکیان در بارهی رفع تبعیض و نابرابری و لزوم توسعه‌ی منطق‌ ای و متوازن در مناطق پیرامونی، در کنار دفاع او از حق آموزش زبان مادری و تمرکززدایی و شخصیت نسبتا ً مستقل و متفاوت سیاسی‌اش از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان و گفتمان مرکزگرایانه نیز عاملی بود که این پیروزی را ممکن ساخت.

نکتهی درخشان و محوری انتخابات اخیر این بودکه آذربایجان و مردمان پیرامونی در بدترین شرایط ایران حاضر نشدند تن به تعلیق سیاست دهند، تا مسیری حداقلی را در زمانه‌ی انسداد سیاسی و اجتماعی موجود برای جامعه و فرصتی صلح‌طلبانه، مسالمت‌آمیز و دموکراتیک را برای حل مسایل کشور بگشایند. از اینرو ما جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان با استقبال از این فرصت مهم و تمرکز بر شعار «برای تمام ایران»، کوشیدیم تا زمینههای شکل‌گیری گفتمان سراسری، فراگیر و دموکراتیک را در ایام انتخابات فراهم سازیم. باز هم بر این باوریم که موفقیت این دولت به رغم همه‌ی موانع پیشرو و انتقادات وارده، شاید آخرین فرصت برای حل مسالمت‌آمیز این مسایل عدیده باشد.

بیانیه ۸۰۰ امضایی انعکاس ترس اقتدارگرایانه‌ی از ایران چندصدایی

از همان روزهای نخستین پیروزی پزشکیان، جریانهایی که با ایدهی عدالت، تمرکززدایی و توسعهی متوازن و منطقهای سر ِ ناسازگاری دارند، پروژه‌ای تمام‌عیار برای بی‌اعتبارسازی دولت را آغاز کرده‌اند. پزشکیان در این روایت، نه یک سیاستمدار منتخب، که حامل «خطر قومگرایی» و عاملی علیه «وحدت ملی» معرفی می‌شود؛ حال آنچه او به زبان آورده، صرفا ً یادآوری اصول فراموشش‌دهی قانون اساسی و حقوقی است که چندین دهه معوق مانده است.

هدف واقعی این هجمه‌ها، نه فقط شخص رئیسجمهور، بلکه عاملیت سیاسی و تاریخی مردمان پیرامونی ایران است؛ همان‌هایی که در یکی از سردترین مقاطع حیات سیاسی کشور، تصمیم گرفتند به جای انفعال، بی‌تفاوتی یا براندازی، مشارکتی حداقلی اما معنادار را رقم بزنند. آنان که در برابر وضعیت خطرناک «تعلیق سیاست» ایستادند و نشان دادند که هنوز هم می‌توان از دل ساختار رسمی قدرت، دریچهای هرچند کوچک برای شنیدن صداهایی متفاوت گشود.

آخرین دست از این اقدامات بیانیهای است ۸۰۰ امضایی که در پناه ِ گفتمان هژمونیک و مسلط، به خشونت معرف شناسانه علیه موجودیت فرهنگی و زبانی مردمان غیرفارس متوسل می‌شود. هرچند که بیانیهی مهم ۲۲۳ نفر از اساتید دانشگاه‌های تبریز برای اجرای عدالت زبانی و آموزش زبان مادری از مدارس تا دانشگاه ًکه اخیرا صادر شدنشان از آن دارد که دانش معطوف به قدرت این جریانهای تمامیت خواه هم اعتبار خود را از دست داده است.

رویکرد محوری بیانیه بازتولید ترس است؛ ترسی از تکثر، تفاوت، و اینکه ایران را بتوان نه تک‌صدا و تک‌چهره، که چندصدایی و چندریشه فهمید. از نگاه ما ترس پراکنی پیرامون زبانهای غیرفارسی نوعی فرافکنی برای تثبیت انحصار فرهنگی و زبانی موجود است؛ نه از سر دغدغه‌ای راستین برای زبان فارسییا همبستگی ملی. به همین بهانه نویسندگان بیانیه درلایههای پنهان این متن، خواستار نظمی سختگیرانهتر در سیاستهای فرهنگی ایران شدهاند.

از اینروم ایلیم تا عموم روشنفکران و فعالان سیاسی واقعی دموکراسی‌خواه ایران را فراخوانیم تا در مقابل تحرکات جریانهای ترک‌ستیز و غیرفارسستیز سکوت نکنید و اجازه ندهید دفاع از کثرت فرهنگی، در زرورق اتهام تجزیهطلبی» پیچیده شود؛ شما را فرا می‌خوانیم تا به واسطه‌ی اتهامات بی‌سابقهی تجزیه وخیانت به دولت، نشانههای بحران در دولت-ملت مدرن ووطن‌پرستی و ملی‌گرایی ایران را ببینید که در خارج برای حمله نظامی اسراییل فرش قرمز پهن می‌ کند و در داخل زیرپای دولت را خالی می‌کند، در حالی‌که نیاز کشور در این شرایط، ایجاد همگرایی ‌بین همهی مردمان ایران و یادآوری وظیفهی دولت در حمایت از حقوق شهروندی همه‌ی اتباع آن است.

امید در تاریکی، در سایه ی رویاهای بیدار

آذربایجان ساحل امن ایران است. در آذربایجان ِ ایران تار و پود سیاست با تکثر و تنوع گره خورده‌است. کنش سیاسی این خطه با اجتناب ازخشونت، ترور و ارعاب و پایندی به رویکرد مدنی، مسالمت‌آمیز و دموکراتیک عجین است. اعلام می‌کنیم مردم آذربایجان همچون دیگر مردمان پیرامونی، تسلیم ایدههای ارتجاعی، دیگرستیزانه و ملی‌گرایانه افراطی نخواهند شد، آنچه در آذربایجان خریدار دارد، منطق گفت و ‌گو، همگرایی و مفاهمه‌ی فراگیر است.

ما امضاءکنندگان این بیانیه بر این باوریم که ایران تنها زمانی پابرجا و امن خواهد بود که بر پایهی عدالت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی،فرهنگی و زبانی و در ذیل یک دولت فراگیر بازتعریف شود. این بازخوانی باید از دل گفت و گوی برابر با مردمانی آغاز شود که تاکنون سهمشان از “وحدت” انکار و محرومیت بوده است. باور داریم می‌شود ملت ایران را فراتر از قوم، دین، مذهب، نژاد، جنسیت بازتعریف کرد و برای تمام ساکنان این کشور حقوق و فرصتهای برابر فراهم کرد و می‌توانیم با یکدیگر به یک زندگی شادمانه و همزیستی مسالمت‌آمیز برسیم. این رویاهای بیدار، تنها سرمایهی مشترک ما مردمان متکثر و همبسته برای یک دگرگونی دموکراتیک، مسالمت‌آمیز و صلح‌طلبانه است.

این است رویاهایی در بیداری که امیدهای ما در تاریکی را می‌سازند.

امضاکنندگان: ۱۱۶۱ نفر