زبان ترکی در کتیبهی بیستون
هموطنان فارس ما بسیار محترمند ولی فریبِ ریاکاریها و افسانهبافیهای اروپاییان را نباید بخورند. ما قوم پارس، فارس، فرس، پرس، پرسیا و پرشیا داشتهایم که هیچ ربطی به آریا ندارد. اما ببینید که با دهها کتاب و صدها مقاله، ملت ایران را بمباران کردهاند و به شستشوی مغزی هموطنان ما همت گماردهاند. باسوادترین این ادیبان که مرحوم خانلری باشد در کتاب تاریخ زبان فارسی، کتیبههای هخامنشی را زبان مردم نمیدانند[1] (خانلری، ۱۳۶۵، ۲۰۳). زیرا میدانند که این کتیبهها به سه زبان عیلامی، اکدی و خط آرامی است. ذبیحاله صفا هم در "تاریخ زبان و لهجههای ایرانی" به تائید این سخن میپردازد[2] (سال ۱۳۵۵، ۱۱). این زبان فارسی باستان هم هیچ کلمهی مشترک و مشابهی با زبان فارسی امروز ندارد. میتوان گفت کورش و داریوش هم فارسی نمیدانستهاند!؟ در فرصت خود به خواندن این کتیبهها خواهیم پرداخت. استاد خانلری مینویسند اکثر کتیبهها به زبان عیلامی است. ذبیحاله صفا مینویسند این زبان یک لهجهی ادبی بوده است و نه زبان مردم. پس فارسی باستان کجاست؟(م. کریمی، آذربایجان از طلوع تاریخ تا امروز، ۱۴۰۰، ص ۱۵)
جوانان آذربایجان بدنبال کسب هویت خویشند و هر روز دست به قلم برده و حقایق را بدست میآورند. از جمله آقای محمد قرهزاده شربیانی، کتابی نوشتهاند با عنوان "متن ایلامی کتیبهها با نگاهی به زبان ترکی". در این کتاب، کتیبههای باستان ایران بویژه کتیبهی بیستون بخش ایلامی آن مورد کنکاش قرار گرفته و ضمن ارائهی متن اصلی، ترجمه فارسی را با متن اصلی تطبیق داده است خوانش، این متن توسط دانشمندانی چون ویلهلم تامسون (دانمارکی)، ژولیوس اوپرت (آلمانی)، وایسباخ، هنری راولینسون (وزیر مختار بریتانیا در ایران)، ویلیام هینکس (انگلیسی)، ویستر گارد، کریستوفر نوریس، جرج کامرون (آمریکایی) و ایگور دیاکونوف (روسی) صورت گرفته است:
گوو آننا آن گووده آنادی گور یانار قوشدی یئریمیشم. آننا اولویا آساریش (آسماق) اولغو (اوشاق) یاردیم اولی گوو آنناسینا و اولا آسیان گوگلره (اولان یئره) اومیرا (ایستیه) دئییک (شعر، مدح) آنا قوشا.
لغاتی که امروز کاملا برای ما آشناست: گؤو – آسمان / آننا – خلق کننده – خدا / یانار – سوزان / قوش – پرنده / آسماق – آویزان کردن / یئریمک – راه آمدن / اولغو – فرزند / یاردیم – کمک / اومور – اومماق – ایستهمک / دئییک – شعر و مدح / قوشماق – سرودن. حالا ترجمه آن به زبان ترکی امروز:
ای گؤی تانریسی، گؤیده اولان تانری، ای یانار قوش، یانینا گلمیشم. منه بیر اوغول وئر تا گؤی تانریسینا یادیمچی اولسون و سنه مدح اوخوسون (یعنی سنی عبادت ائتسین).
ترجمه فارسی: ای خدای آسمان که در تمام آسمان خدا هستی، ای پرنده ی بسیار سوزان آمدهام به درگاهت، فرزندی عطا کن که یاری دهندهی خدای آسمان باشد و برای او شعر بسراید.
این زبان پروتوتورک نیست؟
[1] پرویز ناتل خانلری، تاریخ زبان فارسی، چاپ دوردهم، تهران، نشر نو، ۱۳۶۵.
[2] ذبیح اله صفا، تاریخ زبان و لهجه های ایرانی، تهران، نشر جامی، ۱۳۵۵.
آذربایجان ادبیاتی، تاریخی و اینجه صنعتی