وقتی تورک‌ها دست از حمایت و گسترش زبان فارسی برداشتند.

محمد رحمانی‌فر

گذشته‌گرایی و نگاه نوستالژیک به گذشته باشکوه خیالی، گذشته‌ای که هیچگاه وجود خارجی نداشته و صرفاً برساخت ذهنیت بیمار ایرانشهری است، عنصر محوری تفکر ایرانشهری و در عین حال اصلی‌ترین پاشنه آشیل این مکتب نژادپرستانه می‌باشد. نگاه نوستالژیکی که غباری آکنده از غرور واهی با قدرت تخدیری زیاد بر چشمان اذناب ایرانشهری می‌نشاند و مانع آن می‌شود که این جماعت بتوانند با نگاهی برخاسته از "تفکر انتقادی" و مبتنی بر "جدایی سوژه و اوبژه" تاریخی که محصول مدرنیته می‌باشد، به شناخت و تحلیل گذشته و اکنون خویش بپردازند.

از همین روست که ذهنیت بیمار ایرانشهری با شنیدن یک بیت شعر فارسی از زبان رئیس‌جمهور ترکیه، آن چنان به وجد می‌آید که گویی با همین یک بیت ترکیه را به تسخیر خویش درآورده‌اند و سخن از "فتح ایرانی قسطنطنیه!" می‌زنند! آن هم در شرایطی که به لطف "وزیران باهوش پارسی"! کشور خودشان بر لبه پرتگاه نابودی و فروپاشی قرار گرفته‌است.

ایرانشهری‌ها هنوز درک نکرده‌اند که آنچه بر جهان حکومت می‌نمود و می‌نماید "زبان شعر" نیست، بلکه "زبان شمشیر" است! در جهان دیروز و امروز، این قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی بوده که حرف زده و فرهنگ و زبان ابزاری بوده در دست قدرت‌های مزبور و در راستای پیشبرد اهداف آن.

در هزاره اخیر، قدرت دست ترک‌ها بوده است و آن چنان که می‌دانید از چین گرفته تا آسیای مرکزی، هندوستان، عراق عرب و عجم، قفقاز، آسیای صغیر، جنوب شرق اروپا و شمال غرب آفریقا در تسخیر ترک‌ها بوده‌ و این همت خاقانان ترک بوده که زبان فارسی را به عنوان زبان شعر در جهان تحت سلطه خویش رواج دادند. به تعبیر دیگر، زبان فارسی بر هیچ سرزمینی گام ننهاده، مگر اینکه قبل از آن سم اسب‌ها و برق شمشیر دلاوران ترک آن سرزمین‌ها را فتح کرده‌باشد.

حضرات ایرانشهری، شما جایی را فتح نکرده‌اید! این ترک‌ها بودند که زبان شما را در سرزمین‌های مفتوحه خویش در حد زبان شعر گسترش داده‌اند. غافل شدن از این واقعیت تاریخی و دلخوش شدن به چند بیت شعر فارسی در گوشه و کنار این سرزمین‌ها همان غباری است که مانع تحلیل منطقی تاریخ می‌شود. این غفلت از جنس ماده مخدری است که شما را به وجد می‌آورد ولی درمان دردهای شما نیست!

حضرات ایرانشهری، لطفاً واقعیت‌های جهان امروز را درک کنید! یک بیت شعر فارسی فقط یک بیت شعر است! نشانه تسخیر یک کشور نیست! از وقتی که ترک‌ها دست از حمایت و گسترش زبان فارسی برداشتند، زبان فارسی تنها محدود به گویشورانی اندک در مناطقی از ایران، افغانستان و تاجیکستان شد، در حالی که زبان ترکی همچنان از غرب چین گرفته تا شرق اروپا گویشور دارد!

***

در ادامه صحت مطالب فوق شاید عده ای چنین سئوال کنند که چرا ترکان نظرشان را تغییر دادند و دست از حمایت از زبان فارسی(زبان شعر) برداشتند؟

ترکان زمانی دست از حمایت از زبان فارسی برداشتند که مخصوصآ قدرتهای خارجی استعماری با تزریق موهومات آریایی و جعل تاریخ ایرانشهریان را به دشمن همسایگان خود(مخصوصآ دشمن ترک و عرب) و به دشمن منطقه خود تبدیل کردند و اکثر فارس زبانان نیز بازیچه این پروژه شده و به این توهمات گرفتار شدند.

وگرنه ترکان بعنوان ابرقدرت غیر استعماری زمان خود همیشه فراتر از منافع قومی خود عمل کرده و طرفدار و حامی تنوع قومی و زبانی و فرهنگی و دینی در قلمرو حکمرانی امپراطوریهای خود بوده و هستند.