تاریخ تحولات زبان ترکی - 2

بررسي تاريخ طولاني زبان و فرهنگ تركي كه دربين اصول علمي مربوط به توركولوژي جاي ارزنده‌اي را به خود اختصاص داده است كاري دشوار و خاص به شمار مي‌آيد چراكه هنوز مواد چنين تحقيقي به حد رضايت بخش گردآوري نشده است وبه گفته‌ي آلبرت سورل در اوايل قرن حاضر، هنوز نقاط گره‌اي در تاريخ و جغرافي باز نشده است و هنوز قطبها در جغرافي و تركان در تاريخ به حد كافي و علمي شناخته نشده‌اند و هنوز اطلاعات جامع‌تر درباره‌ي تركان را از خلال آثار همسايگان تركان كه از ارائه‌ي محترمانه‌ي مواد تاريخي در اين زمينه مضايقه نكرده‌اند به دست آورد. در هر صورت هر چند كه از ميان خود تركان انديشمندان و زبانشناسان بزرگي ظهور كرده‌اند و كساني چون محمود كاشغري در هزار سال پيش از اين به گردآوري فرهنگ و بررسي زبانهاي تركي، آن هم به روشي كه امروزه نيز علمي به شمار مي‌آيد پرداخته است اما هنوز تلاش و تحقيق انديشمندان اروپايي داراي ارزش‌اند و بايستي به زحمات بي‌شائبه‌ي آنان احترام نهاد.

نخستين كسي كه در اين زمينه دست به پژوهش زد دانشمند سوئيسي فیلیپ فون استرالنبرگ (philip vo strahlenber) بود.[1] او يكي از افسران ارتش سوئيس بود كه در سال 1709م در جنگ پولتاوا به دست ارتش روسيه اسير شد. در دوران اسارت به سيبري منتقل شد و در اين مدت به خاطر كشيدن نقشه‌هايي، نظر پطركبير را به خود جلب نمودپطركبير او را به عنوان دستيار نزديك فرد آلماني كه جهت كشيدن نقشه‌هاي نظامي آورده بود، فرستاد. وي مدت 13 سال در سيبري ماند و سپس به كشور خويش برگشت او در مدت اقامت خود در روسيه به بررسي زبانهاي تركي پرداخته بود كه حاصل اين تلاش را در سال 1730 در استكهلم به چاپ رساند. اودر اين كتاب به مقايسه‌ي زبانهاي مختلف پرداخته و از آنجمله به زبانهاي تركي اهميت خاصي داده است و كتيبه‌هاي اورخون را به طور برجسته‌اي مورد ارزيابي قرارداده است.در بررسي تاريخ تركان، استرالن برگ را به‌عنوان مؤسس مكتب اورال آلتايي مي‌شناسند.[2] استرالن برگ دراين اثر، تركان اسكان يافته بين ولگا و سيبري را تحت عنوان تاتارستان بزرگ و كوچك به دو گروه جغرافيايي تقسيم كرده و زبان آنان را زبانهاي «تاتاري» ناميده است. وي در اثر خود در جدولي كه به زبانهاي قالموق و تاتار اختصاص داده به واژگان مغولي و تونگوزي پرداخته است. اين جدول، واژگان مختلفي را مرتب كرده و به نحوه‌ي اداي واژگان در لهجه‌هاي مختلف پرداخته و در نهايت آنها را به شش گروه تقسيم كرده است و اقوام تحت عنوان تاتار نيز به شش گروه به شرح زير تقسيم شده‌اند:

1  فين اوقور: مجار، فين، ووقول، چرميس، پرمياك، ووتياك، اوستياك

2  تورك تاتار: تاتار، ياكوت، چوواش

3  سامويد

4  مغول منچو: قالموق، منچو، تانگوت

5  تونگوز: تونگوس، قاماسين، آرين، كورياك، كوريل

6  خلقهاي بين درياي خزر و درياي سياه

 

اين اثر در زمان خود دقت نظر محققان را به سوي خود جلب كرد. وي در اثري ديگر، فرهنگ‌نامه‌اي به زبانهاي قالموق، مغول به زبان آلماني ترتيب داده است.    

در اثر استرالن برگ اقوام اصيل تركي مورد بحث عبارتنداز: چوواش، تاتار، باشقورد، قاراقالپاق، بارابا، و خان تورك ها.

خدمت استرالن برگ به فرهنگ تركي به همين جا ختم نشده است بلكه او توانسته است به همراه دكتر مسير شمدت اثر «شجره‌ي تراكمه» اثر ابوالقاضي بهادر را به عالم علم معرفي كند. اين اثر گرانقدر تركي نخستين بار در اوايل قرن 18 در توبوسك به زبان روسي و آلماني ترجمه شده و وارد اروپا شد.

هر چند كه تئوري زبانهاي اورال آلتايي استرالن برگ ابتدايي بوده تا اوايل قرن 19 معتبر شمرده مي‌شد. در اواخر اين دوره، تئوري تحول و تكامل زبان را كه لايب نيتز در سال 1713 مطرح كرده بود گرفته و آن را در بررسي زبانهاي تورك تاتار و فين اوقور به كار گرفتند و اصول زبانشناسي تطبيقي را تدوين كردند و بدين ترتيب به بررسي و تقديم نظريه‌هاي استرالن برگ رسيدند.

بنابه نظريه‌ي لايب نيتز، تعيين خويشاوندي و منشاء زبانها صرفاً از طريق مقايسه قابل تبيين است. اين دانشمند و فيلسوف با ارائه‌ي اين تز، زبانشناسي را بنياني ديگر نهاد و آنرا به جلو سوق داد و همو بود كه حتي ملكه كاترين را به بررسي زبانها تشويق نمود و درسايه‌ي همين تلاشها بود كه فرهنگ واژگان به وجود آمد. اين فرهنگ بر پايه‌‌ي تلاش فيلسوف بر اساس متد جديد وي مرتب شده وبا تلاش «پالاس» به وجود آمده است. باز هم فرهنگ لغات، توانمندي لازم را دراين بررسي ندارددراين تئوري، نقطه‌ي مهم و اصيل بررسيها را به طور كلي روابط و مناسبات اقوام با يكديگر در تعيين نزديكي زبان مورد استفاده تشكيل مي‌داد براي نيل به اين هدف، ضرورت گردآوري و تدوين فرهنگ لغات زبانهاي اورال آلتايي به عنوان نخستين مرحله‌ي اين تلاش مقبول نظر دانشمندان قرار گرفت و درسال 1770م دانشمند مجار (J.sajnovics) دراثر خود قرابت بين دو زبان لاپ ومجار رامطرح كرد به دنبال او فرهنگ لغاتي كه استرالن برگ براي زبانهاي فين اوقور ترتيب داده بود با تلاش پيگيرانه‌ي Gyarmathi دانشمند مجار در سده‌ي 18 شكل تثبيت شده‌اي يافت در دهه‌ي 80 قرن 19 زبانهاي فين اوقوراهميت ويژه‌اي كسب كرد ومؤسسه‌ي علمي فين اوقور شكل گرفت وهمين مؤسسه به نشرمجله و نشريه دست يازيد كه خدمات ونظريات ارزشمندي دراين عرصه ارائه گرديد.

حدود100 سال پس از استرالن برگ R. Rask دانشمند بزرگ دانماركي به لهجه‌ها و شيوه‌هاي زبان تركي پرداخت. او نظريه‌ي استرالن برگ درباره‌ي قرابت بين زبانهاي اورال آلتايي رااز نو زنده كرد. او علاوه برزبان تركي،بسياري از زبانها راجزو خانواد‌ه‌ي واحدي شمرد وهمه‌ي آنها را تحت عنوان «زبانهاي اسكيت» مطرح ساخت. اودراين طرح خود، علاوه بر زبانهايي كه استرالن برگ دراين مجموعه گرد آورده بود زبانهاي گرونلاند، آفريقاي شمالي، آسيا، اروپا و قفقاز را نيز وارد ساخته بود. او حتي زبانهاي اسپانيا وكاليارا پيش از آمدن زبانهاي هند و اروپايي به اين مناطق، جزو زبانهاي اسكيت شمرده است. به اين ترتيب در داخل گروه زبانهاي اسكيت، فقط زبانهاي ترك و فين، تونگوز و فين نيستند بلكه زبانهاي قديم آسيا و زبانهاي يافثي اسپانيا و زبان برخي ملل اروپايي نيز جزو آن شمرده مي‌شود.به نظر راسك قرابت و نزديكي زباني بين اين اقوام كه جدا از همند و گاه حتي دشمن هم بشمار مي‌آيند به ويژه در زمينه‌ي گنجينه‌ي واژگان وجود دارد. شايد نظريه‌ي راسك بر پايه‌ي پيوند پاياني واژگان بوجود آمده است. البته نظريه‌ي راسك توسط W.von Humboldt پذيرفته شده و او نيز بسياري از زبانها را جز خانواده‌ زبانهاي اسكيت شمرده است.



2) همان .

1) حاجيف، توفيق. آذربايجان ادبي ديلي تاريخي، باكي، 1986.