زبان ترکی در بوته ی زبانشناسی تطبیقی
زبان یک پدیده ی اجتماعی است که در مرحلهای از تکامل انسان و جامعه پدید آمده است. اصولا پدیده های اجتماعی را میتوان به دو نوع اصلی تقسیم کرد:
یک دسته از پدیده ها همانگونه که در مسیر تکامل تاریخی به وجود آمدهاند در مقطعی دیگر، با پایان یافتن رسالت تاریخیشان رو به زوال مینهند. دسته ی دیگر با روند رو به رشد جامعه متکامل شده و در نهایت به نظامی قانونمند و سیستمی واحد دست می یابند. دلیل این زوال یا تکامل پدیده آن است که پدیده های دسته ی نخست در رفع نیازمندیهای انسان در دورهی ناتوانی یا جهل او پدید آمدهاند و بیشتر برای توجیه حوادثی به کار رفتهاند که دلیلشان ناشناخته بود. وقتی این دلایل معلوم میگردند این پدیدهها دیگر دلیل وجودی خود را از دست میدهند. اما پدیدههای دستهی دوم نیازهایی را برطرف میسازند که همپای تکامل انسان بیشتر میشوند، همچون نیاز انسان به ایجاد رابطه با همنوعان خود. وسیلهی اصلی ارتباط انسان با انسانهای اطراف خود، همانا زبان است و زبان همراه با تکامل انسان و جامعه، تکامل خواهد یافت.
در اینجا زبان ترکی را - که اینک به عنوان زبان دوم کشورمان و یکی از سه زبان عمدهی دنیای اسلام مطرح است - در مقایسه با زبانهای زندهی امروزی جهان: فارسی، عربی، انگلیسی، آلمانی، فرانسه و . . . به روش زبانشناسی تطبیقی مورد بررسی قرار خواهیم داد. ناگفته نماند که بحث روی یک زبان، نه برای ارضاء احساسات قومی و ملی، بلکه برای بهره برداری صحیح در آینده است. زبان یک پدیدهی اجتماعی است که در همهی شئون اجتماعی دخالت دارد، علم، تکنولوژی، ادب و هنر و . . . به وسیلهی زبان تبیین میگردد و اساسیترین وسیلهی ارتباطی و بیان اندیشه و احساس انسان است. لذا بایستی برای شناخت بهتر و انتخاب دقیقتر این وسیله که در همهی زمینهها دستیار انسان است، همچنین در برخورد با آن، احساسات کور ملی و قومی را کنار نهاد و با علم بدان برخورد کرد. ضعفها را دید و نقاط قوت را سنجید. هدف ما نشان دادن این کاستیها و قوّتهاست؛ از سوی دیگر، هدف ما به هیچ وجه تقابل زبانها برای نشان دادن قوت یکی و ضعف دیگری به منظور طرد و تحقیر زبانهای دیگر نیست. غیرقابل انکار است که امروزه احساسات ملّی و وجدان انسانهاست که بین آنان با گذشتگان و اسلافشان رابطه و دلبستنگیهایی ایجاد میکند و به روابط آنان رنگ میدهد؛ آمال و آرزوهایشان را بهم نزدیک میکند. از سوی دیگر، امروزه زبان، فرهنگ و سنن مردم جهان آنچنان درهم آمیخته و باهم امتزاج یافته است که جداسازی آنها از هم غیرممکن و گاهی غیر انسانی است. امروز مرزهای واقعی بین انسانها را بایستی نه در زبان و نژاد، بلکه در چیز دیگری جستجو کرد. احساس نزدیکی انسانها به هم زمانی متولد میشود که دلها بهم نزدیک شود یا درد مشترکی را احساس کنند. وقتی مردم ایران علیه ابرقدرتها، مردم هند علیه استعمار، الجزایر علیه فرانسه، فلسطین علیه اسرائیل و . . . میخروشند درد مشترکی دارند و مرزهای جغرافیایی، زبان و نژاد مانع از این نیست که ایرانی آگاه از فلسطین، ویتنامی یا بوسنیایی دفاع کند. این درد مشترک که وحدتی بین ایرانی آگاه با فلسطینی و . . . ایجاد میکند احساس درد مشترک و آزادی از یوغ استکبار است و میبینیم که دنیای اسلام و مظلومان زمان یک درد دارند؛ و اسلام به پیروان خود میگوید: این اختلاف رنگها، نژادها و زبانها که در ملتهای روی زمین میبینی و آنها را ملاک جدایی و تفرقه ساختهاند چیزی اصیل و جوهری نیست. در مجموع آن مردمی عزیز و شریفند که در راه تکامل انسانیت گام بردارند. همین است که امروز در کشورهای تحت اسنعمار، اسلام بصورت یک ایدئولوژی نهضت و قیام محرومین در آمده است.
در اینجا بدین دلیل به بیان توانمندیهای زبان ترکی مینشینیم که زبان و ادبیات ترکی در تکامل و تکوین یک دوره از حرکتها و طرز تفکر اسلامی، در برهههای حسّاسی از دوران تاریخی نقشی بسزا داشته است. زبان و ادبیات ترکی، به یمن پیروزی انقلاب اسلامی، جانی تازه یافته و در جامعهی ما میرود که جایگاه اصیل خود را دریابد. لذا علاقه نسبت به موقعیت و توانمندیهای این زبان در جامعهی ما مطرح است.
کتاب حاضر بر این باور نوشته شده است که زبان ترکی با آنکه امروزه مورد توجه همگانی قرار گرفته، ولی علاقمندان، هنوز در این زمینه کتابی بدست نگرفتهاند. منظور این نیست که در این باره کتابی نوشته نشده است، بلکه بر عکس، در مورد تاریخ و گرامر زبان ترکی کتابهای علمی فراوانی موجود است؛ اما همهی آنها برای کسانی نوشته شدهاند که نیازهای تحقیقی و آکادمیک آنان را مرتفع میسازد و به کار مبتدیان نمیآید. در حالیکه این کتاب را برای کسانی مینویسم که آگاهی زیادی راجع به زبان ترکی ندارند یا کمتر دارند. هم اینک مقالات و رسالههای بسیار خوبی از کارشناسان و زبانشناسان در این شاخه از مطالعات زبان ترکی وجود دارد. کتابهای بسیار ارزنده و جالب در علم اشتقاق، تاریخ و واژگان ترکی وجود دارد امّا این کتابها، صرفاً مطالعهی روی یک زبان است.
کتاب حاضر هرچند که اذعان دارم چیزی جز یک پیش درآمد و طرح نیست اما در عین حال در صدد است تا همهی جوانب مهم موضوع، یعنی گنجینهی واژگان، دستور زبان، ترکیب، تلفظ، تغییر صدا، علم اشتقاق، تاریخ تحولات زبان و . . . را بصورتی ساده، روشن و با اسلوبی مناسب ارائه دهد.
خوشبختانه، علم زبانشناسی در سالهای اخیر رشد قابل ملاحظهای داشته و کتابهای سودمندی ترجمه و تالیف شده است و من در این نوشتار خود به زبانشناسی تطبیقی روی آوردهام تا توانمندیهای این زبان را در مقایسه و تطابق با زبانهای مختلف مانند فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی نشان دهم. خوانندهای که در اینجا مورد نظر من بوده است، بطور کلی دانشجو یا خوانندهای است که میخواهد در بارهی اینکه زبان مادری او چگونه زبانی است و چگونه توسعه یافته است اطلاعاتی بدست آورد. به همین دلیل سعی کردهام از برخورد آکادمیک و خیلی دقیق با این موضوع اجتناب کنم و تلاش اصلیام بر این اساس بوده است که حتی الامکان مطالب سودمندی را ارائه نمایم و نمونههایی را ذکر کنم که برای خواننده کاملاً ملموس باشد. حتی نمونههای آورده شده از زبانهای دیگر هم طوری انتتخاب شدهاند که هر خوانندهی دیپلمهی ایرانی بر آنها واقف است. واژگان برگزیده شده، گرامر و بحث بر روی تغییرات زبان طوری مطرح شده است که برای خواننده قابل لمس باشد. خواه خواننده ترک زبان باشد یا زبان مادریش غیر از زبان ترکی باشد. سادگی را اصل قرار دادهام تا خسته کننده نباشد.
منبع: م. کریمی، زبان ترکی در بوته ی زبانشناسی تطبیقی، زنجان، 1378.
این مقاله در نخستین پیش شماره هفته نامه امید زنجان در سال 1372 منتشر شد.