چکیده:

   محبت­نامه یکی از مهمترین آثار اواخر قرن هفتم و و اوایل هشتم هجری و از آثار رشیدالدین خوارزمی است که در زمان خود از ارزش و شهرت فراوانی برخوردار بوده و در شعر ترکی بر همگان برتری داشته و در عین حال در شعر فارسی نیز از زبردستی بالایی برخوردار بوده است چنانکه اشعار وی و نامش در سرتاسر آسیا از شرق تا غرب و تا آفریقا پراکنده بوده و محبوبیتی در بین شاعران داشته است بطوری که شعرای ترکی­ گوی مصر نیز نظیره ­هایی بر اشعار او سروده­اند. تاریخ سرایش این اثر را اواخر سده هفتم و اوایل سده هشتم دانسته ­اند با وجود اشاره ­ی شاعر به تاریخ اتمام اثر در مورد خوانش این سال اختلاف وجود دارد. از دقایق زندگی خوارزمی اطلاعاتی در دست نیست و تنها با مضامین محبت نامه می­توان اطلاعاتی را گرد آورد. خوارزمی در مقطع اوجگیری ادبیات ترکی با سرودن محبت نامه، ادبیات ترکی را جان تازه­ای بخشید و از میان دهها اثر ماندگار زمانه خود را تا به امروز در محور توجه ادیبان قرار داده است. وی اثر محبت نامه را به زبان ترکی آلتین اوردو نگاشت و این ادبیات را چنان جانی بخشید که تا سده­های بعدی همچنان تاثیر شگرفش را بر ادبیات ترکی از آسیای میانه تا آسیای صغیر شاهد هستیم. محبت نامه با وجود حجم اندکش دارای محتوای پر رنگی از حمدیه، غزل، مثنوی، مدحیه و رسوم ادبی زمانه است. نسخه ­های موجود نشان از اهمیت بالای این اثر در ادبیات سرزمینهای پهناوری از امپراتوری­های گسترده­ی این دوره است.

واژگان کلیدی: محبت نامه، خوارزمی، آلتین اوردو، زبان جغتایی، اوزبکی.

 

مقدمه

    تاریخ ادبیات زبان ترکی از قرن چهارم هجری آغاز می­گردد و در قرن پنجم تحت حمایت امپراتوری قاراخانیان ادبیاتی غنی و حائز اهمیت نضج می­ گیرد و آثار گرانقدری که در ادبیات جهان ارزشمند و جزو آثار کلاسیک جهان تلقی می­ شود آفریده می­ شوند. در این میان کتاب قوتادغو بیلیک از خاص حاجب در زمینه­ی کشورداری، فلسفه، نجوم و طب و . . . مطرح می­شود، دیوان لغات ­التورک از محمود کاشغری بعنوان نخستین دایره­المعارف نیز شهرت می­یابد. در ادامه ­ی آن عتبه الحقایق و دیوان حکمت قرار می­ گیرد؛ ترجمه و تفسیر قرآن به زبان ترکی چنان اهمیت می ­یابد که امروزه تعداد ترجمه ­های قرآن به زبان ترکی را در صدر زبانهای اسلامی قرار داده است. این ترجمه ­ها در گسترش و پیشرفت زبان ترکی نیز اثر خود را نهاده است و دهها اثر بزرگ و کوچک دیگر نیز بوجود می­آید. در این میان احمد یسوی با شهرتی بی ­نظیر بعنوان پیر ترکستان مطرح می ­گردد و در سده های بعدی دهها طریقت متصوفانه تحت تاثیر آموزه ­های وی پدید می­آید که دامنه­ های آن تا آناتولی کشیده می­شود. احمد یسوی با آفرینش خود در دیوان حکمت راه تصوف و اندیشه­های صوفیانه را باز می­کند تا در قرن هفتم شاهران بزرگی چون خوارزمی راه و طریق او را در پیش گرفته و زبان ترکی را به اوج شکوفایی خود می­رسانند. با این مقدمه می­ توان گفت که زبان ترکی خوارزمی مربوط به سرزمین خوارزم و ماوراءالنهر می­گردد که با احمد یسوی آغاز گشته است. اما خوارزمی در ارتقای  این زبان ادبی به عنوان زبان معیار خوارزم نقش بارزی ایفا کرده است. در این دوره زبان خوارزم بعنوان زبان جغتایی شناخته می­شد که امروزه به اوزبکی شناخته می­شود. اوج این ادبیات و زبان را می­ توان در آثار امیر علیشیر نوایی یافت. دوره­ی امیرتیمور اوج شکوفایی و گسترش زبان جغتایی از آسیای میانه تا آسیای صغیر بوده است.

   پروفسور دکتر نوری یوجه تاریخ پیشینه و پسینه ادبیات و زبان محبت­ نامه ­ی خوارزمی را پروفسور دکتر نوری یوجه چنین توصیف می­ کند:

Türkler Müslüman olduktan sonra Orta Asya’da gelişen ilk edebî yazı dili Karahanlı (Hakaniye) Türkçesi, ikincisi Hârizm (Harezm) Türkçesi, üçüncüsü de Timurlular zamanında gelişen Çağatay Türkçesidir.(Yüce, 1977, s12).

یعنی از زبان خاقانیه به ترکی خوارزم و سپس به ترکی جغتایی تبدیل گشته و در قرن بیستم نام زبان اوزبکی پذیرفته شده است.

   محبت­نامه را جزو ادبیات قبچاقی دانسته اند. دشت قبچاق شامل سرزمینهای وسیعی از خوارزم تا شمال قفقاز و دشتهای جنوب روسیه است. این سرزمین جزو قلمرو جوجی فرزند چنگیزخان قرار گرفت و نام آلتون اوردو یافت. ادبیات بوجود آمده نیز با نام آلتون اوردو معروف گشته است. این ادبیات در قرن هفتم به اوج شکوفایی رسید و تا مصر و سوریه نیز کشیده شد و تداوم آنرا در ممالیک مصر شاهد هستیم. آثار پدید آمده در این ادبیات ویژگی­های زبانی، قومی و اجتماعی ادبیات قبچاقی را دارد. اما نام جغتای که بدین زبان داده شده است از نام جغتای پسر دوم چنگیزخان گرفته شده است. بعد از چنگیزخان سرزمینهای تحت فرمانش بین فرزندان او تقسیم شد و سرزمینهای تحت فرمان او به آلتین اوردو معروف گشت. خوارزمی نیز در این زمان می­زیسته و لذا محبت­نامه­ی او جزو ادبیات ترکی آلتین اوردو شناخته می­شود.

   زبان ترکی از طرف تورکولوگ های جهان تقسیم بندیهای مختلفی داشته است. در این میان پروفسور فؤاد کؤپرولو، پر.فسور نوری یوجه و مستشرقین ترکولوگ های سرشناس جهان نظرات گوناگونی در این زمینه ارائه داده­اند. اما آنچه امروز می­توان جمع بندی کرد اینست که زبان آلتین اوردو یا جغتایی یا اوزبکی که تداوم طبیعی آن بشمار می­آیند دارای مراحل زمانی زیر بوده است:

   اصولا آغاز ادبیات ترکی را از قرن چهارم هجری مسجل می­دانند که ادبیات خاقانیه نام گرفته است. این دوره­ی نخست ادبیات ترکی شمرده شده است. دوره ­ی دوم در قرن هفتم هجری نضج می­گیرد که شاعران بزرگی چون سکاکی، لطفی، کمال خجندی، حیدر خوارزمی، یوسف امیری، یقینی، عطایی، سید احمد میرزا، احمدی، گدایی و بویژه رشیدالدین خوارزمی را در بر می­گیرد. دوره سوم ادبیات جغتایی نام گرفته است که مرحله­ی اوج آن سلطان حسین بایقارا، امیر علیشیر نوایی، بابرشاه، مجلسی، عبیدی، حامدی، شیبانی، بایرام خان، محمد صالح و دیگران را شامل می­شود. از قرن دهم هجری تا قرن بیستم نیز شاعران از نظر تعداد فراوانند که در بین آنان می توان ابوالقاضی بهادرخان، صوفی یار، مونس، تویسی، بابارحیم مشرب و دهها تن دیگر را نام برد. اما زبان این سرزمین تحت تسلط شوروی نام اوزبکی یافت و البته ادبیات غنی و پرباری نیز خلق شد که شاعران و نویسندگان نامدار این ادبیات در جهان شهره اند و همگام با ادبیات جهان پیش می­روند. ناگفته پیداست که ادبیات، دوران اوج و حضیضی داشته است، اوج شکوفایی و غنای آن را در زمان سلطان حسین بایقارا و تحت ناثیر نوایی می­ یابیم. او بود که ادبیات را چنان غنایی بخشید که حتا ادبیات ایران بویژه آذربایجان را تا سده­های بعدی تحت نفوذ خور داشت بطوری که این تاثیر تا قرن 11 تداوم یافت و اکثر شعرای آذربایجتن شیوه­ی ادبی زبان جغتایی را بکار می­ گرفتند. این تاثیر از مولانا فضولی تا کشوری تبریزی، صادق افشار حتی شیخ رکن­الدین مسیحی تبریزی قابل مشاهده است.

   فضای فرهنگی این دوره مصادفست با اوجگیری ادبیات ترکی از آسیای میانه تا آسیای صغیر. سده­های پیشین قوتادغو بیلیک، دیوان لغات التورک، عتبه الحقایق، دیوان حکمت و ترجمه­ ها و تفاسیر قرآن به زبان ترکی سبب شده بود زبان، فرهنگ و ادبیات ترکی مورد توجه بزرگان زمان قرار گیرد بطوری که خلفای اسلامی نسبت به این زبان و ادبیات چنان رغبتی نشان می­ دادند که عالمان ترک را به مرکز خلافت و نگارش تاریخ و ویژگیهای زبان ترکی دعوت می­کردند و پژوهشگرانی از میان خود اعراب نیز تن بدین پژوهشها می­دادند و راهیِ سرزمینهای ترک­ زبان شده و به فرهنگ و ادبیات ترک می ­پرداختند. نمونه ­ی برجسته ­ی این عالمان در همین سده، ابن خلدون است که بدنبال ابن حسّول، ابن فضلان و دیگران در زیبایی و توصیف ترکان و زبان ترکی کتابها نوشته ­اند.

   فضای ادبی این دوره نشانگر اوجگیری ادبیات زبان خوارزمی است چرا که در اواخر قرن هفتم، همزمان با محبت­نامه، می­توان از چند اثر ترکی دیگر نیز نام برد که در همان محدوده ­ی سرزمینی نگاشته می­شوند از آن جمله می­توان نمونه­ های زیر را ذکر کرد:

قصص ­الانبیا توسط نصرالدین ابن برهان رابغوزی در سال 710 هجری به پایان رسیده است.

معین­المرید در 713 خاتمه یافته است.

قطب دیگر شاعر معروف خوارزم، منظومه ­ی خسرو و شیرین را در سال 719 به پایان برده است. این مثنوی بزرگ 5700 بیت می ­باشد.

نهج الفرادیس توسط محمود فرزند علی در 720 نوشته شده است. (برخی تاریخ نگارش آنرا 761  دانسته­اند) این کتاب با شیوه­ی قبچاق و اوغوز مخلوط گشته و پلی بین این دو شیوه­ ی زبانی بشمار می­رود. یادآوری این نکته هم مهم است که نسخه­ های خطی موجود نشان می­دهد که استنساخ این آثار در زمانهای نزدیک به سالهای نگارش آن آثار است و این امر اهمیت مساله را دو چندان می­کند. تعدد نسخ نیز باید مد نظر قرار گیرد که در مجموع نشانگر رونق ادبی زمانه است.

   در میان این آثار، ترجمه­های قرآن به زبان ترکی نیز در خوارزم از اهمیت ویژه ­ای برخوردار است زیرا هم مشخصات زبان ادبی این ترجمه ­ها مهم هستند و هم تعداد چنین ترجمه­هایی نشانگر توجه فراوان عالمان و فقیهان بدین موضوع است و بدان از جنبه­ های علمی ادبی تیز نگریسته می­شود. همچنین تفاسیر چندی از قرآن نیز در همین فاصله ­ی زمانی در خوارزم بعمل می­آید که باید در فرصتی دیگر بدان پرداخت. جالب آنست که چند نسخه­ ی بی­ بدیل از ترجمه­های قرآن در سده­ی هفتم هجری هم اینک در کتابخانه ­ی آستان قدس رضوی موجود است که البته در ترکیه روی آنها کارهای علمی فرهنگی عظیمی در حال کار است.

   فراموش نکنیم که چنین جنبشی در آذربایجان نیز بسیار چشمگیر بوده و صدها و دهها شاعر و عالم ترکی ­گوی از شهرهای مختلف آذربایجان برخاسته ­اند برای نمونه می­توان خواجه احمد فقیه تبریزی ( 500 618)، بهاءالدین چلبی (اخی تورک)، شیخ محمد نصرالدین الخویی (اخی ائوره­ن)، آبدال موسی خویی، اخی جعفر خطیر زنگانی، خواجه دُهّانی، شیاط حمزه، بابا الیاس، بابا اسحاق، گئییکلی بابا خویی، حسام الدین چلبی (ابن اخی تورک)، شیخ شهاب الدین سهروردی و دهها عالم متصوف و شاعر ترکی­ گوی دیگر را نیز نام برد. همه­ی اینها نشانگر اوجگیری ادبیات ترکی از آسیای میانه تا آسیای صغیر است.

در این سده، سه شیوه متداول گردید: 1) ترکی شمالی قبچاق  2) ترکی شرقی آسیای میانه (اویغور)   3) ترکی غربی اوغوز

   ترکی شرقی چون در قلمرو جغتای فرزند چنگیزخان بود نام جغتایی یافت. این ادبیات در خاندان امیرتیمور و با وزارت امیرکبیر علی شیر نوایی به اوج خود رسید و سده ­های بعدی توانست دیگر شیوه ­های ترکی را تحت تاثیر قرار دهد حتی ادبیات آذربایجان از تاثیر آن بیرون نماند.

 

خوارزمی و محبت نامه

   اطلاعات اندکی از زندگی خوارزمی در دست است. سال تولد و مرگ او بطور دقیق معلوم نیست اما نامش با محبت نامه جاودانه گشته است. نهاد سامي بانارلي در کتاب "رسیملی تورک ادبیاتی تاریخی" جلد نخست در اين باب مي‌نويسد:

«آنچه از منابع تاريخي به دست مي‌آيد، اين است كه وي در خوارزم، آلتون اردو و حتي مصر آوازه‌اي داشت و ديوان غزلياتي به تركي ترتيب داده بوده است" (بانارلی، .

در مورد نام اصلیش احتمالاتی داده شده است از آن جمله دکتر جعفر شعار نام رشیدالدین را محتمل دانسته است. از متن محبت نامه می­توان اوضاع دوران زندگی شاعر را دریافت.

   محبت نامه با این ابیات آغاز می گردد:

اولوغ تانری­نین آدین یاد قیلدیم
 ایکی یاختو گُهر عالمه بیرگن
فلکین دفتریندن تونی دویان
یئتی قات زرنگار ایوان والا
هوا اوزره بیرور شونقاره قوتی
آنین کیم آل انیکینده مین براتدی
قرا توپراقدن سنبل اوره­تدی
قاتیق داشدن قیلور گوهرنی پیدا
یئر اوزره قدرتی دریا یاراتدی

 

 

محبت نامه­نی بنیاد قیلدیم
محبت گنجینی آدمه بیرگن
جهان بنیادینی سؤز اوزره قویان
یاراتدی آلتی گونده حق تعالی
دولون آی دک قیلور بیر قطره سوتی
بویی بیرله ساچینی تین یاراتدی
تیکان­لار آراسیندا گول یاراتدی
قوروق نِی­دن قیلور شکرنی پیدا
صدف­له لؤلؤ و لالا یاراتدی

 

ممدوح او محمد خوجا بیگ از امرای آلتین اوردوست و سالهای امارت وی تا حدودی شناخته شده است. جعفر شعار ادامه می­دهد: "جانی بیگ پسر اوزبک خان که خوارزمی، محمد خواجه بیگ را از اقربای‏ او می­داند از سال 1342 تا 1357 میلادی بر آلتین اوردو حکمرانی کرده است." (جعفر شعار، 1343). مدح او را چنین می­بینیم:

                                          محمد خواجه بیگ مدحی

زهی ارسلان یورات قونلرات اوروغی
سعادت معدنی اقبال گنجی
سپاهین تقویت لاردنه بیرور
سلیمان سلطنت­لیق پادشاهین
اگر مین ایل دیریلسه حاتم طی
گهی حاتم اویالور بزم ایچینده
قاچان کیم ایکی صفت بولسه مقابل
اگر دئسم سنی رستم یارارسین
قویاش تک دولتین تابنده بولسون

 

 

کیچیک یاییتدین اولغ­لارین اولوغی
محمد خواجه بیگ عالم گونجی
فریدون گنجینی مسکینه وئرور
مسیح انفاس­لیک یوسف لقاسین
سنین آدین ایشیتگج بیرلار اونای
گهی رستم یوپانور رزم ایچینده
سنین چاکرلرین اوق کوکره­یوربیل
قیلینجین بیرله صف­لرنی یاراسین
ائشیگینده بیتی گؤگ بنده بولسون

 

خوارزمی در این اثر در چندین جای از ممدوح خود نام می برد از جمله در داخل غزلی چنین از او نام می­برد:

محمد خواجه بیگ اول کیم علی­نین           اوکوش جولان قیلور میدان ایچینده

 

      از معروفترین آثار این ادبیات محبت ­نامه ­ی خوارزمی است. این اثر شامل 11 نامه است که خوارزمی بنا به درخواست یکی از امرای آلتون اوردو محمد خوجا بیگ نوشته است.

سال نکارش محبت نامه از زبان خوارزمی چنین است:

محبت­نامه سؤزینموندا بیتتیم      
نظر بیرله اگر هم سن آی مکلف
اوخویان فاتحه اور قبله یانی
بو دفتر کیم بولوبدور مصر قندی
توکتمک­لیگه حق وئردی عنایت

 

قاموغین سیر یاخاسیندا بیتدیم
محبت­نامه­نی قیلسان مشرف
سئوینسون بنده خوارزمی روانی
یئدی یوز ایلی دؤرت ایچره توکندی
ائشیت­گیل ایمدی­هم بیرخوش حکایت

باوجود صراحت خوارزمی در اتمام اثرش در سال مشخص، بین ادیبان اختلاف نظر وجو دارد بطوری که سال اتمام آنرا 704، 731 و 754 دانسته ­اند از جمله دکتر صدیق با توجه به مصرع: (یئدی یوز ایلی دؤرت ایچره توکتدی) سال 704 را قبول می­کنند. دیگران واژه ­ی "ایلی" در این مصرع را "اللی" دانسته و سال اتمام اثر را 754 اعلان کرده­اند.

   محبت نامه از يازده نامه‌ي منظوم در بحر هزج مسدس محذوف به وزن مفاعيلن، مفاعيلن، فعولن تشکیل شده است. البته در ابتدای محبت نامه از ده نامه سخن می گوید ولی مجبور به نگارش نامه­ی یازدهم نیز می­شود که خود بدان اشاره هم می­کند. بد نیست یکی از نامه­ ها را بطور کامل نشان دهیم که در اینجا نامه­ ی سوم را به دلیل کوتاهی آن می­آوریم: 

                                       اوچونجی نامه­ سی ایتور

ایا خورشید تک عالم چراغی
قاموق گؤرکلوک لار اوزره پادشاسین
آچیلسا لعلینیز شکر ساچیلور
بویون تک سرو یوق بستان ایچینده
جهان بولدی جمالیندن منور
قیلور زولفون قاموق عالمی شیدا
یارار مین جان بی اشکالین فداسی

سنی گؤرکان اوزوندن بات بولور
ایکی زلفون کؤنول­لرنی پناهی
رقیبین دور یتکانسیز تازه گول­سیز
شکردن تاتلی سؤزلی دلرباسین
سنین یادین قیلور مین کوب غزلده
منه حددن آشورمه بو جفانی
ائشیت گیل بو غزلده ایشیلریدن

 

 

منور چهره­نیز فردوس باغی
مسیح انفاس­لیق یوسف لقاسین
گؤروب گول غنچه­نین آغزی آچیلور
یوزون نوریندن آی نقصان ایچینده
زهی حسن و جمال الله اکبر
بولور جادو گؤزوندن فتنه پیدا
گؤزوم مردومی خالین­نین غذاسی

رخوننی گؤرمه مین شه مات بولور
ائشیگین توپراغی جان سجده ­گاهی
چیچک چینکان آرا بولمز تکانسیز
دریغا کیم چیچک تک بی­وفاسین
کیم ایردیم اونونکا عاشق ازلده
گؤزوندن سالمه بو مسکین گدانی
محمد خواجه بیگ ایمیش­لریدن

 

   محبت­نامه یک مثنوی است اما دیگر فرمهای شعری مانند غزل هم در آن وجود دارد و این، شیوه­ی مخصوص ادبیات ترکی است. می­دانیم مثنوی ساخته و پرداخته ­ی ادبیات فارسی است اما آوردن غزل و قوشما و دیگر قالبهای شعری در داخل مثنوی، مخصوص ادبیات ترکی است و شاعران برای تنوع بخشیدن به آهنگ و فرم یکنواخت مثنوی، گفتگوی قهرمانان یا لحظات هیجانی داستان را به قالبی دیگر و اوزانی متفاوت می­ سرایند تا روحیه ­ی خواننده را از کسالت و یکنواختی بیرون بیاورند. نکته جالب دیگر دو زبانه بودن محبت ­نامه است. بخشهایی از اثر به زبان فارسی است از جمله نامه‏های چهارم و هشتم و یازدهم به فارسی سروده شده‏اند و پس از نامه ­ی سوم غزلی بزبان‏ ترکی و پس از نامه یازدهم نیز غزلی بفارسی آمده است.

   کتاب با عناوین حمدیه و مدحیه زمینه را برای آغاز اثر آماده می­کند و با عناوینی چون: در خطاب به خدا، خاتمه‏ کتاب، حکایت و التماس دعا بپایان میرسد.

    محبت ­نامه اثری دو زبانه است که از کل اثر 474 بیتی حدود 150 بیت به فارسی است و بقیه یعنی 393 بیت ترکی است. ابيات بسيار زيبا و دل ­انگيزي در اين اثر وجود دارد که از چيره­دستی سراینده­ی آن خبر می­دهد. اشعار فارسی مندرج در محبت نامه نیز بسیار روان، زیبا و خوش فرم هستند که برای نمونه غزلی از آن آورده می­شود:

چه مه­رویی تو ای سرو سرافراز
بیاد قامتت می­بوسمش پای
بدان ماند ترا دُر در بناگوش
خط سبزت بزیر جعد مشکین
چه ماند با لبت هر لعل و یاقوت
تو با ما توانی باز می­کن
کمند افکن چو زلفت هندویی نیست
تو سلطان سریر ملک حسنی
گلستان کی بود خالی ز بلبل
خوشا روزی که خوارزمی بمالد

 

 

که می­ماند برویت گل دهن باز
نهالی را که می­بینم سرافراز
که گردد زهره با خورشید همراز
چو طوطی بچه در جنگل باز
نه در هر خاتمی می­باشد اعجاز
که خوش باشد ز یار نازنین ناز
چو چشمت تیز ترکی ناوک­انداز
به ما بیچارگان گه
گاه پرداز
جمال روی خوبان بی­نظرباز
قدمهای ترا بر دیده­ ها باز

 

   البته در بخش پایانی، حکایتی نیز به فارسی تعریف می­کند و هنر تر کی را با حلاوت زبان فارسی درمی ­آمیزد. همچنین نشان می دهد که خوارزمی سرزمینهای بسیاری از کشورهای اسلامی را گشته و با عالمان زمان دیدار داشته است.

  

پس از عمری که خوارزمی شود خاک
رقم بر جان نمود خامه­ی عشق
نوای عشق تو آغاز کردم
سپاه صبح بر شب بود پیروز
اگر زین بیش پردازم به گفتار

 

 

دم عشق تو را گوید بر افلاک
ببالای حسن آمد جامه­ی عشق
چو چنگ بزم دل را ساز کردم
که انشا گشت این ده نامه تا روز
حسینی را نماند روز بازار

 

ابیات فوق نشان می دهد که ده نامه را در شبی تا روز سروده اند. اما در پایان منظومه مجبور به سرودن یازدهمین نامه نیز می­گردد:

گل ای ساقی گتورگیل خوش صبوحی
ای جمالین باده­نی گوللر سولوسا
بو یئره یئتدی سؤز تغییر بولدی

 

 

کیم اوشبو دم ایرور جانین فتوحی
تنیمیز عاقبت توپراق بولونسا
بورون اون دئدیم اون بیر بولدی

 

 

چاپ و نشر محبت­نامه

   محبت­نامه در سده­ی بیستم مورد توجه مستشرقین قرار گرفت و ادیبان ترک نیز با رغبت نسبت به چاپ و نشر آن همت گماشتند و در اندک مدتی نرجمه ی این اثر به زبانهای مختلف اروپایی هم انجام گرفت و امروزه می توان محبت نامه را با ترجمه­ی زبانهای زنده ی جهان مشاهده کرد. این اثر بصورت مستقل در ایران چاپ نشده، ولی قسمتهایی از آن در نشریات مختلق ادواری منتشر شده است که اینک چاپ کامل آن بر اساس چهار نسخه­ قابل ارائه است (م. کریمی، 1398).

      چاپ محبت نامه از طرف اداره­ی نشریات خاور از ادارات فرهنگستان شوروی، در مسکو به سال 1961 بچاپ رسیده است. آقای امیر نجیب خاورشناس روسی این اثر را با مقدمه ‏ای جامع و تعلیقات و توضیحات فراوان و فهرست لغات ترکی با شرح آنها، اصطلاحات و نامهای‏ خاص (از ص 27 تا 104کتاب) به همراه تصویر نسخه خطی (از ص 5 تا 51 کتاب) طبع کرده است.

   در ایران دکتر جعفر شعار از ادیبان ایرانی که کاملترین اطلاعات را در ایران ارائه داده و از نسخه­ی خطی دکتر امیر نجیبوویچ نجیب شرقشناس و تورکولوگ و محقق برجسته­ی شوروی بهره برده است. دکتر جعفر شعار مقاله ی ارزشمندی در این باره نگاشته و از همین چاپ روسی بهره برده است. تحقیق و توجه ایشان نیز شایان اهمیت است. وی می­نویسد: "در فهرست نسخ خطی دانشکده ادبیات تهران‏ (ص 175) از یک جنگ خطی بحث شده است که شامل اشعار گروهی از شاعران از جمله رشید الدین خوارزمی است که شاید همین خوارزمی باشد. در این زمینه‏ از مقدمه روسی آن یاری گرفتم" 

ایشان پایان سراییدن محبت‏نامه سال 754 هجری‏ می­دانند و این بیت (ص 48 نسخه ­ی خطی) را می­آورند:

بو دفتر کیم بولوبتور مصر قندی‏     یتی یوز ایلی تؤرت ایچره توکندی

و نیز در این بیت(ص 48) سرایش آنرا در کنار سیردریا اعلام می کند:

محبت‏نامه سؤزین موندا بیتدیم‏      قاموغین "سیر" یاخاسیندا بیتدیم

دکتر شعار به احمد یسوی نیز اشاره کرده و از سابقه ­ی ادبیات ترکی سخن می­گوید. وی می­نویسد: "دویست سال پیش از آن‏ شاعر عارف احمد یسوی کتاب "حکمت" را با لهجه‏ ای نزدیک به لهجه ­ی محبت‏نامه سروده است".

   دکتر جعفر شعار می­ نویسد: "هرچند محبت‏ نامه یک اثر اصیل‏ است با اینهمه از تأثیر ادبیات فارسی- تاجیکی بکلی دور نیست و بخصوص در نسخه­ی خط عربی‏ بطور کامل شکل "نامه" مراعات و حفظ شده است. اثری که شکل "نامه" نگارش می­بابد با ستایش‏ خدا و پیغمبر و جانشینانش آغاز می­ شود و پس از آن مدح ممدوح که اثر بنام اوست می‏ آید و سرانجام شاعر بسرودن "نامه" می­ پردازد. هر نامه با غزلی شاعرانه شروع شده و با مثنوی یا غزلی‏ پایان می‏یابد. با مطالعه­ی محبت‏نامه می‏بینیم که این اثر نیز بهمان شکل سروده شده است زیرا پس از ستایش خدا و پیغمبر، شاعر درباره نخستین دیدارش با محمد خواجه بیک سخن می­گوید و از او اجازه ­ی سرودن اثرش را به زبان ترکی می­خواهد. سپس شاعر در مدح خواجهء مذکور اشعاری می‏سراید و پس از بخش وصف حال به سرودن نامه می ‏پردازد. سرانجام "نامه" به یک مثنوی‏ می­رسد که در نوع خود ساقی نامه است". (مجله یغما، ص 180).

 

نسخه ­های خطی محبت ­نامه:

   دو نسخه در موزه­ی بریتانیا یکی به خط عربی و دیگری ایغوری است. علاوه بر این، دو نسخه­ی دیگر نیز در کتابخانه ­ی استانبول نگهداری می­ شود. دو نسخه از محبت‏نامه که در لندن نگهداری می­ شود یکی با الفبای عربی و متعلق به اوایل‏ قرن دهم و دیگری به خط اویغوری کتابت شده است.  نسخه خط عربی بتاریخ کتابت 914 هجری بشماره 791  Addضبط شده است. در باره ی این نسخه نخستین بار آ. ن. سامویلوویچ اطلاعاتی را به میان آورده است. نسخه ­ی­ خط اویغوری محبت‏نامه‏ نیز در ضمن مجموعه‏ ای در موزهء بریتانیا بشمارهء Or.8193 نگاهداری می­ شود. این‏ مجموعه را مستشرق معروف واسیلی ولادیمیرویچ بارتولد در سال 1924 شناسانده است. این مجموعه که اشعار  شاعران دیگر را نیز در خود دارد. نسخه خط عربی شامل چهل ‏و هفت صفحه و   474 بیت و محتوی یازده نامه‏ است. پروفسور نوری یوجه در شناسایی نسخ ه­ها اضافه می ­کند که نسخ ه­ی اویغوری محبت­نامه در شهر یزد توسط کاتبی به نام میرجلال ­الدین فیروز در ششم ماه رجب 835 استنساخ شده است. اما دکتر نجیب پژوهشگر روسی کتابت آنرا در هرات و بسال 810 هجری برای میرجلال­الدین که از سال 1407 تا  1444 میلادی امیر هرات بوده است دانسته است.

   نسخه ­های نگهداری شده در استانبول متفاوت از نسخه­ های لندن است. برخی ابیات در نسخه های لندن وجود دارد که در نسخه­ های استانبول نیست و برعکس. محبت نامه ی خوارزمی اینک با مقابله­ ی هر چهار نسخه توسط راقم این سطور زیر چاپ است.

      دکتر نجیبوویچ که نسخه ­ی خطی لندن را مورد بررسی قرار داده است معتقد است که نسخه­ی اویغوری ناقص است و نه تنها اشعار فارسی آن حذف شده بلکه 53 بیت از اشعار ترکی را نیز کم دارد (دکتر نجیبوویچ، ص 75)

يكي از دانشجويان دانشگاه استانبول در سال 1966، پايان‌نامه‌ي خود را در موضوع محبت‌نامه خوارزمي با راهنمایی پروفسور دكتر محرم ارگين نوشته است.

 

منابع:

نهاد سامی بانارلی، رسیملی تورک ادبیاتی تاریخی، ج 1، استانبول، 2004.

پايان‌نامه در موضو.ع محبت نامه خوارزمی، انستيتوي تركيات دانشگاه استانبول، شماره‌ي 872.

عثمان سرت قايا، خوارزمي‌نين محبت‌نامه‌سي‌نين ايكي يئني يازما نسخه‌سي اوزرينه، استانبول، تركيات مجموعه‌سي، 1972.

جعفر شعار، خوارزمی و محبت نامه، مجله یغما، 1343، شماره 198.

خوارزمی، محبت نامه، تصحیح دکتر امیر نجیبوویچ نجیب، مسکو، 1961.

م. کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، ج 3، تبریز، نشر اختر، 1395.

پروفسور دکتر نوری یوجا، خوارزم دیلی نین اؤزه للیک لری، استانبول، 1977.